معنی فارسی disaffection

B1 /dɪsəˈfɛkʃən/

بی‌علاقگی، عدم رضایت یا عدم محبت، مخصوصاً نسبت به سازمان یا فردی.

A lack of affection or goodwill; dissatisfaction.

noun
معنی(noun):

Discontent; unrest.

معنی(noun):

Alienation; loss of loyalty.

example
معنی(example):

کارمند نشان داد که نسبت به مدیریت جدید بی‌علاقه است.

مثال:

The employee showed disaffection towards the new management.

معنی(example):

بی‌علاقگی می‌تواند منجر به کاهش روحیه در یک تیم شود.

مثال:

Disaffection can lead to low morale in a team.

معنی فارسی کلمه disaffection

: معنی disaffection به فارسی

بی‌علاقگی، عدم رضایت یا عدم محبت، مخصوصاً نسبت به سازمان یا فردی.