معنی فارسی disaggregation
B2تفکیک، فرایند جداسازی و تقسیم دادهها یا اطلاعات به اجزای کوچکتر است.
The process of separating something into its constituent parts.
- NOUN
example
معنی(example):
تفکیک دادهها به ما در درک بهتر آنها کمک میکند.
مثال:
Disaggregation of the data helps us understand it better.
معنی(example):
تفکیک اطلاعات امکان تحلیل دقیقتری را فراهم میکند.
مثال:
The disaggregation of information allows for more detailed analysis.
معنی فارسی کلمه disaggregation
:
تفکیک، فرایند جداسازی و تقسیم دادهها یا اطلاعات به اجزای کوچکتر است.