معنی فارسی disavowal
B1 [dɪsəˈvaʊ(ə)ɫ]تکذیب، انکار چیزی که قبلاً گفته یا انجام شده است.
The act of denying or rejecting something.
- noun
noun
معنی(noun):
A denial of knowledge, relationship, and/or responsibility towards something (or someone).
example
معنی(example):
تکذیب جنجال از سوی سیاستمدار بسیاری را متعجب کرد.
مثال:
The politician's disavowal of the scandal surprised many.
معنی(example):
تکذیب او از شایعات نامش را پاک کرد.
مثال:
Her disavowal of the rumors cleared her name.
معنی فارسی کلمه disavowal
:
تکذیب، انکار چیزی که قبلاً گفته یا انجام شده است.
