معنی فارسی discardment

B1

دور انداختن به عمل حذف یا کنار گذاشتن اشیاء غیر ضروری اشاره دارد.

The act of disposing or getting rid of unwanted items.

example
معنی(example):

دور انداختن تجهیزات قدیمی برای ایمنی ضروری است.

مثال:

Discardment of old equipment is necessary for safety.

معنی(example):

فرآیند دور انداختن باید با احتیاط انجام شود.

مثال:

The discardment process must be done carefully.

معنی فارسی کلمه discardment

: معنی discardment به فارسی

دور انداختن به عمل حذف یا کنار گذاشتن اشیاء غیر ضروری اشاره دارد.