معنی فارسی discitis

C2

التهاب دیسک‌های بین مهره‌ای که می‌تواند به درد و ناراحتی منجر شود.

Inflammation of intervertebral discs leading to pain and discomfort.

example
معنی(example):

پزشک پس از شکایت‌های او تشخیص دیسکیت را داد.

مثال:

The doctor diagnosed him with discitis after his complaints.

معنی(example):

علائم دیسکیت شامل درد شدید در ناحیه کمر است.

مثال:

Symptoms of discitis include severe back pain.

معنی فارسی کلمه discitis

: معنی discitis به فارسی

التهاب دیسک‌های بین مهره‌ای که می‌تواند به درد و ناراحتی منجر شود.