معنی فارسی disclamatory

B1

بی‌تعهدی، بیان یک مطلب یا مزیت به صورتی که فرد خود را از عواقب یا مسئولیت‌های آن جدا کند.

A statement or expression that denies responsibility or involvement.

example
معنی(example):

وکیل یک بیانیه بی‌تعهدی برای حفاظت از موکلش بیان کرد.

مثال:

The lawyer made a disclamatory statement to protect his client.

معنی(example):

اظهار نظرهای بی‌تعهد او به منظور فاصله گرفتن از این موضوع بود.

مثال:

Her disclamatory remarks aimed at distancing herself from the issue.

معنی فارسی کلمه disclamatory

: معنی disclamatory به فارسی

بی‌تعهدی، بیان یک مطلب یا مزیت به صورتی که فرد خود را از عواقب یا مسئولیت‌های آن جدا کند.