معنی فارسی disclout

B1

از بین بردن نفوذ یا تاثیر منفی، به ویژه شایعات یا باورهای غلط.

To diminish or remove influence or power, particularly regarding false information.

example
معنی(example):

او سعی کرد شایعاتی که شهرتش را آسیب می‌زدند، از بین ببرد.

مثال:

He tried to disclout the rumors that were damaging his reputation.

معنی(example):

سازمان تلاش کرد هرگونه برداشت منفی از شیوه‌های خود را از بین ببرد.

مثال:

The organization worked to disclout any negative perceptions of their practices.

معنی فارسی کلمه disclout

: معنی disclout به فارسی

از بین بردن نفوذ یا تاثیر منفی، به ویژه شایعات یا باورهای غلط.