معنی فارسی discouple

B1

جدا کردن یا تفکیک کردن، به معنای جدا کردن دو یا چند چیز از یکدیگر است.

To separate or disconnect; to detach from something.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند پس از جدایی مالی خود را از هم جدا کنند.

مثال:

They decided to discouple their finances after the separation.

معنی(example):

مهم است که مسائل شخصی و حرفه‌ای را از هم جدا کنید.

مثال:

It is important to discouple personal and professional matters.

معنی فارسی کلمه discouple

: معنی discouple به فارسی

جدا کردن یا تفکیک کردن، به معنای جدا کردن دو یا چند چیز از یکدیگر است.