معنی فارسی discreating
B1در حال دیسکریت شدن؛ روند حذف یا وارونگی باورها یا مفاهیم موجود.
The process of undoing or eliminating previously established beliefs or ideas.
- VERB
example
معنی(example):
دیسکریت کردن باورهای قدیمی می تواند به رشد فردی منجر شود.
مثال:
Discreating old beliefs can lead to personal growth.
معنی(example):
فرآیند دیسکریت کردن شامل پرسش از هنجارهای موجود است.
مثال:
The process of discreating involves questioning established norms.
معنی فارسی کلمه discreating
:
در حال دیسکریت شدن؛ روند حذف یا وارونگی باورها یا مفاهیم موجود.