معنی فارسی discreetly
B1به طور غیرقابل توجه، به شکلی که توجه دیگران جلب نشود، رفتار کردن یا عمل کردن.
In a manner that is careful not to attract attention or cause embarrassment.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Acting in a discreet manner; acting in a way that respects privacy or secrecy; quietly
معنی(adverb):
Inconspicuously.
example
معنی(example):
او به‌طور غیرمزاحم از مهمانی رفت تا توجه کسی را جلب نکند.
مثال:
She discreetly left the party to avoid drawing attention.
معنی(example):
او به‌طور غیرمزاحم درباره وضعیت او پرسید بدون اینکه فضولی کند.
مثال:
He discreetly inquired about her well-being without prying.
معنی فارسی کلمه discreetly
:
به طور غیرقابل توجه، به شکلی که توجه دیگران جلب نشود، رفتار کردن یا عمل کردن.
