معنی فارسی discrepancries
B1اختلافات، ناهماهنگیها یا تفاوتها در دادهها یا اطلاعات.
Variations or inconsistencies in data or information.
- NOUN
example
معنی(example):
اختلافات در دادهها نگرانکننده بود.
مثال:
The discrepancies in the data were concerning.
معنی(example):
حسابدار چندین اختلاف را در گزارشهای مالی مطرح کرد.
مثال:
The accountant pointed out several discrepancies in the financial reports.
معنی فارسی کلمه discrepancries
:
اختلافات، ناهماهنگیها یا تفاوتها در دادهها یا اطلاعات.
