معنی فارسی discrepating
B1در حال ناهماهنگ کردن، پروسه نشان دادن یا یافتن تضاد در اطلاعات.
The act of marking discrepancies or inconsistencies.
- VERB
example
معنی(example):
تحلیلگران در حال ناهماهنگ کردن گزارشها برای یافتن خطاها هستند.
مثال:
The analysts are discrepating the reports to find errors.
معنی(example):
او در حال ناهماهنگ کردن دادههای نظرسنجی برای اطمینان از قابلیت اطمینان است.
مثال:
He is currently discrepating the survey data to ensure reliability.
معنی فارسی کلمه discrepating
:
در حال ناهماهنگ کردن، پروسه نشان دادن یا یافتن تضاد در اطلاعات.