معنی فارسی discurre

B1

عبور کردن یا حرکت کردن به صورت بی‌اختیار.

To pass through or flow freely.

example
معنی(example):

افکار در حین مدیتیشن از ذهن او عبور می‌کند.

مثال:

Thoughts will discurre through her mind as she meditates.

معنی(example):

ایdeها معمولاً در لحظات خلاقانه به‌صورت خودجوش شکل می‌گیرند.

مثال:

Ideas often discurre spontaneously in creative moments.

معنی فارسی کلمه discurre

: معنی discurre به فارسی

عبور کردن یا حرکت کردن به صورت بی‌اختیار.