معنی فارسی discursively
B2به صورت گفتمانی، با ذکر جزئیات مختلف و مرتبط.
In a manner that is discursive; covering a variety of topics or ideas.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت غیرمستقیم صحبت کرد و موضوعات مختلفی را پوشش داد.
مثال:
She spoke discursively, covering various related topics.
معنی(example):
نویسنده به طور غیرمستقیم مینویسد و خواننده را دعوت به بررسی ایدهها میکند.
مثال:
The author writes discursively, inviting the reader to explore ideas.
معنی فارسی کلمه discursively
:
به صورت گفتمانی، با ذکر جزئیات مختلف و مرتبط.