معنی فارسی discursory
C1صفتی برای توصیف حوزهای که شامل گفتمان یا بحثهای پراکنده است.
Characterized by digression or deviation from the main subject.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب رویکردی پراکنده به موضوع خود ارائه میدهد.
مثال:
The book offers a discursory approach to its subject matter.
معنی(example):
سبک پراکندهی او باعث شد پیگیری استدلالش سخت شود.
مثال:
His discursory style made it hard to follow his argument.
معنی فارسی کلمه discursory
:
صفتی برای توصیف حوزهای که شامل گفتمان یا بحثهای پراکنده است.