معنی فارسی disendow
B1قطع حمایت مالی از یک نهاد یا برنامه به معنای عدم تخصیص منابع مالی است.
To withdraw an endowment or financial support from an institution or program.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive of an endowment.
مثال:
to disendow a church
example
معنی(example):
دانشگاه تصمیم گرفت که از برنامه به دلیل ثبت نام پایین حمایت مالی نکند.
مثال:
The university decided to disendow the program due to poor enrollment.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که از خیریه حمایت مالی نکنند بعد از اینکه وی کمیته با منابع مالی به درستی عمل نکرد.
مثال:
They chose to disendow the charity after the funds were mismanaged.
معنی فارسی کلمه disendow
:
قطع حمایت مالی از یک نهاد یا برنامه به معنای عدم تخصیص منابع مالی است.