معنی فارسی disentrance

B1

ورودی یا راهی که به جایی ختم می‌شود، معمولاً در زمینه ساختمان‌ها یا مکان‌ها.

An entrance or way leading into a place, usually in the context of buildings or locations.

example
معنی(example):

ورودی ساختمان به دلیل ساخت و ساز مسدود شده بود.

مثال:

The disentrance of the building was obstructed by construction.

معنی(example):

آنها باید یک ورودی جدید برای خروج اضطراری پیدا می‌کردند.

مثال:

They needed to find a new disentrance for the emergency exit.

معنی فارسی کلمه disentrance

: معنی disentrance به فارسی

ورودی یا راهی که به جایی ختم می‌شود، معمولاً در زمینه ساختمان‌ها یا مکان‌ها.