معنی فارسی disfaith

B1

از دست دادن ایمان یا باور به چیزی یا کسی.

To lose faith or trust in someone or something.

example
معنی(example):

او شروع به از دست دادن ایمان به وعده‌های داده‌شده توسط سیاستمداران کرد.

مثال:

He began to disfaith in the promises made by the politicians.

معنی(example):

بعد از رسوایی، بسیاری از مردم تصمیم به از دست دادن ایمان به آن سازمان گرفتند.

مثال:

After the scandal, many people chose to disfaith in the organization.

معنی فارسی کلمه disfaith

: معنی disfaith به فارسی

از دست دادن ایمان یا باور به چیزی یا کسی.