معنی فارسی dishlicker

B1

یک اصطلاح توهین‌آمیز برای توصیف شخصی که به دنبال منفعت از دیگران است.

A derogatory term for someone who is overly eager to please others, often seen as self-serving.

noun
معنی(noun):

A greyhound.

example
معنی(example):

او به خاطر رفتارشان او را دشلیک‌کننده نامید.

مثال:

He called him a dishlicker for his behavior.

معنی(example):

برخی ممکن است آن اصطلاح 'دشلیک‌کننده' را توهین‌آمیز در نظر بگیرند.

مثال:

Some might consider that term 'dishlicker' as offensive.

معنی فارسی کلمه dishlicker

: معنی dishlicker به فارسی

یک اصطلاح توهین‌آمیز برای توصیف شخصی که به دنبال منفعت از دیگران است.