معنی فارسی dishpanful

B1

مقدار آب یا مایع که در یک ظرف بزرگ (ظرف بزرگ ظرف‌شویی) جا می‌شود.

The amount that can fill a dishpan, often used for washing dishes or similar tasks.

example
معنی(example):

او ظرف را با آب صابونی پر کرد تا ظرف‌ها را بشوید.

مثال:

She filled the dishpanful with soapy water to wash the dishes.

معنی(example):

یک ظرف پر از ظرف‌های کثیف منتظر تمیز شدن بود.

مثال:

A dishpanful of dirty dishes was waiting to be cleaned.

معنی فارسی کلمه dishpanful

: معنی dishpanful به فارسی

مقدار آب یا مایع که در یک ظرف بزرگ (ظرف بزرگ ظرف‌شویی) جا می‌شود.