معنی فارسی dishwatery
B1حالت یا صدای آب و ظروف به هنگام شستشو، به ویژه در آشپزخانه.
A descriptive term for sounds or conditions related to washing dishes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای آبی ظرفشویی ماشین لباسشویی آرامشبخش است.
مثال:
The dishwatery sound of the washing machine is calming.
معنی(example):
او جو آبی در آشپزخانه را دوست دارد.
مثال:
She loves the dishwatery atmosphere in the kitchen.
معنی فارسی کلمه dishwatery
:
حالت یا صدای آب و ظروف به هنگام شستشو، به ویژه در آشپزخانه.