معنی فارسی disillusionising

B2

فرایند از بین بردن باورهای نادرست یا خوشبینانه.

The act of causing someone to lose their idealistic beliefs or illusions.

example
معنی(example):

مستند برای بینندگانی که به افسانه اعتقاد داشتند ناامیدکننده بود.

مثال:

The documentary was disillusionising for viewers who believed in the myth.

معنی(example):

تجارب ناامیدکننده می‌توانند گاهی منجر به رشد شخصی شوند.

مثال:

Disillusionising experiences can sometimes lead to personal growth.

معنی فارسی کلمه disillusionising

: معنی disillusionising به فارسی

فرایند از بین بردن باورهای نادرست یا خوشبینانه.