معنی فارسی disincentivizes
B2بازدارنده، به معنای اثرگذاری منفی بر روی تمایل یا انگیزه یک فرد یا گروه به انجام یک عمل است.
To make something less appealing or less advantageous, leading to a lack of motivation.
- verb
verb
معنی(verb):
To discourage by means of a disincentive.
example
معنی(example):
عملکرد ضعیف می‌تواند کارکنان را از تلاش کردن بازدارد.
مثال:
Poor performance can disincentivize employees.
معنی(example):
این سیاست افراد را از درخواست کردن بازمی‌دارد.
مثال:
This policy disincentivizes people from applying.
معنی فارسی کلمه disincentivizes
:
بازدارنده، به معنای اثرگذاری منفی بر روی تمایل یا انگیزه یک فرد یا گروه به انجام یک عمل است.
