معنی فارسی disinfeudation
B1ضدعلت‌زدایی، فرآیند پاکسازی برای جلوگیری از گسترش میکروب‌ها و بهبود بهداشت.
The process of removing influences that are harmful to hygiene or health.
- OTHER
example
معنی(example):
ضدعلت‌زدایی برای حفظ بهداشت حیاتی است.
مثال:
Disinfeudation is crucial for maintaining hygiene.
معنی(example):
ضدعلت‌زدایی منظم از شیوع بیماری جلوگیری می‌کند.
مثال:
Regular disinfeudation prevents the spread of disease.
معنی فارسی کلمه disinfeudation
:
ضدعلت‌زدایی، فرآیند پاکسازی برای جلوگیری از گسترش میکروب‌ها و بهبود بهداشت.
