معنی فارسی disinherit
B1 /ˌdɪsɪnˈhɛɹɪt/محروم کردن فردی از حق وراثت، در واقع فردی که به علت رفتار یا دلایل دیگر از ارث محروم میشود.
To revoke the right of someone to inherit property or money.
- verb
verb
معنی(verb):
To exclude from inheritance; to disown.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت پسرش را به خاطر رفتار بدش از وراثت محروم کند.
مثال:
He decided to disinherit his son because of his bad behavior.
معنی(example):
بسیاری از والدین نگران عواقب محروم کردن فرزندانشان از ارث هستند.
مثال:
Many parents worry about the consequences of disinheriting their children.
معنی فارسی کلمه disinherit
:
محروم کردن فردی از حق وراثت، در واقع فردی که به علت رفتار یا دلایل دیگر از ارث محروم میشود.