معنی فارسی disinhumed

B1

به معنای بیرون آورده شدن چیزی که قبلاً دفن شده بود، این کلمه بیشتر در زمینه باستان‌شناسی یا تحقیقات مرتبط به کار می‌رود.

Referring to something that has been removed from burial, often used in the context of archaeology.

example
معنی(example):

پیکرها پس از دفن شدن برای دهه‌ها، بیرون آورده شدند.

مثال:

The remains were disinhumed after being buried for decades.

معنی(example):

آثار بیرون آمده اطلاعات باقیمانده ارزشمندی درباره گذشته فاش کردند.

مثال:

The disinhumed artifacts revealed valuable information about the past.

معنی فارسی کلمه disinhumed

: معنی disinhumed به فارسی

به معنای بیرون آورده شدن چیزی که قبلاً دفن شده بود، این کلمه بیشتر در زمینه باستان‌شناسی یا تحقیقات مرتبط به کار می‌رود.