معنی فارسی disnaturalization
B2از بین بردن تابعیت، وقتی که یک فرد حق شهروندی خود را از دست میدهد.
The act of removing someone's citizenship or nationality.
- NOUN
example
معنی(example):
از بین رفتن طبیعی ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که فردی شهروندی خود را از دست دهد.
مثال:
Disnaturalization can happen when a person loses their citizenship.
معنی(example):
فرایند از بین رفتن طبیعی پیچیده است و شامل چالشهای قانونی میشود.
مثال:
The process of disnaturalization is complex and involves legal challenges.
معنی فارسی کلمه disnaturalization
:
از بین بردن تابعیت، وقتی که یک فرد حق شهروندی خود را از دست میدهد.