معنی فارسی disnaturalize

B1

از بین بردن تابعیت، عملی که در آن یک شخص تابعیت خود را از دست می‌دهد.

To remove or deprive someone of their citizenship.

example
معنی(example):

دولت تصمیم گرفت تا برخی افراد را بر اساس اقداماتشان از بین ببرد.

مثال:

The government decided to disnaturalize certain individuals based on their actions.

معنی(example):

نادر است که یک کشور شهروندان خود را بدون دلیل معتبر از بین ببرد.

مثال:

It is rare for a country to disnaturalize its citizens without a valid reason.

معنی فارسی کلمه disnaturalize

: معنی disnaturalize به فارسی

از بین بردن تابعیت، عملی که در آن یک شخص تابعیت خود را از دست می‌دهد.