معنی فارسی disnaturing
B1عملی که در آن ویژگیهای طبیعی یا ذاتی از بین میرود.
The process of removing natural characteristics or traits.
- NOUN
example
معنی(example):
از بین بردن طبیعی اغلب در میان فلاسفه در مورد پیامدهای اخلاقی آن بحث میشود.
مثال:
Disnaturing is often debated among philosophers regarding its ethical implications.
معنی(example):
فرایند از بین رفتن طبیعی میتواند بر نحوه ارتباط افراد با محیط زیستشان تأثیر بگذارد.
مثال:
The disnaturing process can affect how individuals relate to their environment.
معنی فارسی کلمه disnaturing
:
عملی که در آن ویژگیهای طبیعی یا ذاتی از بین میرود.