معنی فارسی displeaser

B1

بد تعبیر یا بد آورده، چیزی که موجب ناامیدی یا ناخوشنودی دیگران شود.

Something or someone that causes displeasure or dissatisfaction.

example
معنی(example):

این فیلم واقعاً برای تماشاگران ناراحت‌کننده بود.

مثال:

The movie was a real displeaser for the audience.

معنی(example):

ناراحت‌کننده این رویداد همه را ناامید کرد.

مثال:

The displeaser of the event left everyone disappointed.

معنی فارسی کلمه displeaser

: معنی displeaser به فارسی

بد تعبیر یا بد آورده، چیزی که موجب ناامیدی یا ناخوشنودی دیگران شود.