معنی فارسی displeasured
B1ناراضی، به حالت نارضایتی یا ناراحتی اشاره دارد.
Feeling unhappy or dissatisfied.
- verb
verb
معنی(verb):
To displease or offend.
example
معنی(example):
نظرات آنها باعث ناراحتی من شد.
مثال:
I felt displeasured by their comments.
معنی(example):
او از نتیجه پروژه ناراحت بود.
مثال:
He was displeasured with the outcome of the project.
معنی فارسی کلمه displeasured
:
ناراضی، به حالت نارضایتی یا ناراحتی اشاره دارد.