معنی فارسی dispondaic

C1

دارای کیفیت و ویژگی خاص به لحاظ ساختار یا شکل، به ویژه در هنر.

Pertaining to a distinctive or evocative artistic quality.

example
معنی(example):

کار هنرمند دارای کیفیتی دیسپااندایی است که تماشاگران را مجذوب می‌کند.

مثال:

The artist's work has a dispondaic quality that captivates viewers.

معنی(example):

رویکرد دیسپااندایی او به موسیقی صدای منحصر به فردی به ارمغان آورد.

مثال:

His dispondaic approach to music brought a unique sound.

معنی فارسی کلمه dispondaic

: معنی dispondaic به فارسی

دارای کیفیت و ویژگی خاص به لحاظ ساختار یا شکل، به ویژه در هنر.