معنی فارسی disposability
B2قابلیت دور ریختن یک محصول یا شیء، معمولاً در زمینههای زیستمحیطی.
The quality of being disposable or able to be discarded once used.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت دورریختن محصولات پلاستیکی نگرانی عمدهای برای محیط زیست است.
مثال:
The disposability of plastic products is a major environmental concern.
معنی(example):
کسبوکارها معمولاً قابلیت دورریختن اقلام را در هنگام اتخاذ انتخابهای پایدار در نظر میگیرند.
مثال:
Businesses often consider the disposability of items when making sustainable choices.
معنی فارسی کلمه disposability
:
قابلیت دور ریختن یک محصول یا شیء، معمولاً در زمینههای زیستمحیطی.