معنی فارسی disposableness

B1

ویژگی یا حالت چیزی که بتوان آن را به راحتی دور انداخت پس از استفاده.

The state or quality of being disposable.

example
معنی(example):

قابلیت دورریختن بسته‌بندی به کاهش زباله کمک می‌کند.

مثال:

The disposableness of the packaging helps reduce waste.

معنی(example):

مصرف‌کنندگان به طور فزاینده‌ای از قابلیت دورریختن محصولات مورد استفاده‌شان آگاه هستند.

مثال:

Consumers are increasingly aware of the disposableness of the products they use.

معنی فارسی کلمه disposableness

: معنی disposableness به فارسی

ویژگی یا حالت چیزی که بتوان آن را به راحتی دور انداخت پس از استفاده.