معنی فارسی disrump
B1مختل کردن، به معنای ایجاد اختلال در یک روند یا سیستم به گونهای که عملکرد آن تغییر کند.
To disrupt or interrupt a process or system.
- VERB
example
معنی(example):
آنها میخواستند راههای قدیمی انجام کارها را مختل کنند.
مثال:
They wanted to disrump the old ways of doing things.
معنی(example):
برای مختل کردن سیستم، باید استراتژیهای جدیدی پیادهسازی شوند.
مثال:
To disrump the system, new strategies must be implemented.
معنی فارسی کلمه disrump
:
مختل کردن، به معنای ایجاد اختلال در یک روند یا سیستم به گونهای که عملکرد آن تغییر کند.