معنی فارسی dissatisfyingly

B1

به معنای نارضایتی و عدم رضایت به روش یا عمل اشاره دارد.

In a manner that does not satisfy or fulfill.

example
معنی(example):

فیلم برای بسیاری از بینندگان به طرز نارضایتی به پایان رسید.

مثال:

The movie ended dissatisfyingly for many viewers.

معنی(example):

او پروژه‌اش را به طرز نارضایتی روی میز گذاشت.

مثال:

He placed his project on the desk dissatisfyingly.

معنی فارسی کلمه dissatisfyingly

: معنی dissatisfyingly به فارسی

به معنای نارضایتی و عدم رضایت به روش یا عمل اشاره دارد.