معنی فارسی dissaved

B1

دیس سیو شده، به حالتی که داده‌ها یا اطلاعات ذخیره نشده‌اند.

The state of a document or file that was not saved after editing.

example
معنی(example):

تغییرات ذخیره نشده بود و باعث ناامیدی شد.

مثال:

The changes were dissaved, causing frustration.

معنی(example):

او فهمید که کارش پس از خرابی ذخیره نشده است.

مثال:

He found out that his work was dissaved after the crash.

معنی فارسی کلمه dissaved

: معنی dissaved به فارسی

دیس سیو شده، به حالتی که داده‌ها یا اطلاعات ذخیره نشده‌اند.