معنی فارسی disscepter

B2

دیس سِپتر، ابزاری نمادین که در مراسم سلطنتی و رهبری استفاده می‌شود.

A symbolic baton or staff, representing power or authority.

example
معنی(example):

دیس سِپتر پادشاه نمادی از قدرت او بود.

مثال:

The king's disscepter was a symbol of his authority.

معنی(example):

در مراسم، او دیس سِپتر را بالا گرفت.

مثال:

In the ceremony, he held the disscepter high.

معنی فارسی کلمه disscepter

: معنی disscepter به فارسی

دیس سِپتر، ابزاری نمادین که در مراسم سلطنتی و رهبری استفاده می‌شود.