معنی فارسی disseat
B1عمل خارج کردن یا جدا کردن شخص یا چیز از موقعیت یا جای خود.
To remove someone or something from their seat or position.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید صندلی قدیمی را قبل از آوردن جدید، از جا درآورید.
مثال:
You should disseat the old chair before bringing in the new one.
معنی(example):
مهم است که حواسپریشیها را هنگام درسخواندن از جا درآورید.
مثال:
It’s important to disseat the distractions while studying.
معنی فارسی کلمه disseat
:
عمل خارج کردن یا جدا کردن شخص یا چیز از موقعیت یا جای خود.