معنی فارسی dissector
B1آزمایشگر، ابزاری برای جداسازی و بررسی ساختارهای داخلی در موجودات زنده.
An instrument or tool used for dissecting and examining the internal structures of organisms.
- NOUN
example
معنی(example):
آزمایشگر برای بررسی ساختارهای داخلی موجودات استفاده میشود.
مثال:
The dissector is used to examine the internal structures of organisms.
معنی(example):
در کلاس آناتومی، آزمایشگر به ما در یادگیری درباره بدن انسان کمک کرد.
مثال:
In anatomy class, the dissector helped us learn about the human body.
معنی فارسی کلمه dissector
:
آزمایشگر، ابزاری برای جداسازی و بررسی ساختارهای داخلی در موجودات زنده.