معنی فارسی dissertational

B2

علاقه‌مند به رساله یا مربوط به آن، به ویژه در زمینه تحصیلات عالی.

Pertaining to a dissertation or formal written discourse.

example
معنی(example):

کار رساله‌ای او امسال منتشر می‌شود.

مثال:

Her dissertational work is being published this year.

معنی(example):

الزامات رساله‌ای در هر دانشگاه متفاوت است.

مثال:

The dissertational requirements vary by university.

معنی فارسی کلمه dissertational

: معنی dissertational به فارسی

علاقه‌مند به رساله یا مربوط به آن، به ویژه در زمینه تحصیلات عالی.