معنی فارسی dissimilarly

B1

به‌طور متفاوت، به صورت غیر مشابه.

In a manner that is not alike or the same.

example
معنی(example):

دو نقاشی سبک‌های متفاوتی دارند.

مثال:

The two paintings are dissimilarly styled.

معنی(example):

در مدرسه، دانش‌آموزان در آزمون‌ها به‌طور متفاوتی عمل می‌کنند.

مثال:

In school, students perform dissimilarly on tests.

معنی فارسی کلمه dissimilarly

: معنی dissimilarly به فارسی

به‌طور متفاوت، به صورت غیر مشابه.