معنی فارسی dissociated personality

C1

شخصیتی که به صورت جدا از حالت عادی فرد عمل می‌کند، معمولاً در نتیجه‌ی تجربه‌های آسیب‌زا.

A personality that functions independently from the person's usual self, often due to traumatic experiences.

example
معنی(example):

شخصیت جداشده ممکن است تحت فشار شدید ظاهر شود.

مثال:

A dissociated personality may manifest under extreme stress.

معنی(example):

درمانگران به بیماران کمک می‌کنند تا جنبه‌های شخصیت جداشده خود را درک کنند.

مثال:

Therapists help patients understand their dissociated personality aspects.

معنی فارسی کلمه dissociated personality

: معنی dissociated personality به فارسی

شخصیتی که به صورت جدا از حالت عادی فرد عمل می‌کند، معمولاً در نتیجه‌ی تجربه‌های آسیب‌زا.