معنی فارسی distilleries
B2محل‌هایی که در آن‌ها نوشیدنی‌های الکلی مانند ویسکی تقطیر می‌شوند.
Places where alcoholic beverages are produced through distillation.
- noun
noun
معنی(noun):
A place where distillation takes place, especially the distillation of alcoholic spirits.
معنی(noun):
A company that distills alcohol.
معنی(noun):
The process of distilling alcohol.
example
معنی(example):
این منطقه به خاطر کارخانه‌های تقطیر ویسکی معروف است.
مثال:
The region is famous for its whiskey distilleries.
معنی(example):
ما در طول سفرمان از چندین کارخانه تقطیر بازدید کردیم.
مثال:
We toured several distilleries during our trip.
معنی فارسی کلمه distilleries
:
محل‌هایی که در آن‌ها نوشیدنی‌های الکلی مانند ویسکی تقطیر می‌شوند.
