معنی فارسی distincter
B1متمایزتر، از لحاظ کیفیت یا ویژگی نسبت به دیگران واضحتر یا متفاوتتر است.
More distinct; having a noticeable difference from others.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این کتاب از نظر سبک، نسبت به سایر کتابها متمایزتر است.
مثال:
This book is distincter than the others in its style.
معنی(example):
او یک روش متمایزتر برای حل مشکلات دارد.
مثال:
He has a distincter approach to problem-solving.
معنی فارسی کلمه distincter
:
متمایزتر، از لحاظ کیفیت یا ویژگی نسبت به دیگران واضحتر یا متفاوتتر است.