معنی فارسی distomum
B1دیستوموم، یک جنس از کرمهای انگلی فلوک که در میکروبیولوژی و اکولوژی مطالعه میشود.
A genus of flukes characterized by distinct developmental stages and life cycle patterns.
- NOUN
example
معنی(example):
دیستوموم، یک جنس از فلوکها است که به خاطر چرخه زندگی منحصر به فردش شناخته شده است.
مثال:
Distomum is a genus of flukes known for its unique life cycle.
معنی(example):
دانشمندان به مطالعه دیستوموم میپردازند تا تعاملات آن را با میزبانها درک کنند.
مثال:
Scientists study Distomum to understand its interactions with hosts.
معنی فارسی کلمه distomum
:
دیستوموم، یک جنس از کرمهای انگلی فلوک که در میکروبیولوژی و اکولوژی مطالعه میشود.