معنی فارسی distributedly

B1

به طور توزیع شده، به معنای تخصیص و فعالیت در چندین نقطه یا واحد به صورت همزمان.

In a manner that is spread out or allocated across various entities or locations.

example
معنی(example):

منابع به طور توزیع شده بین تیم‌ها تخصیص داده شد.

مثال:

The resources were allocated distributedly among the teams.

معنی(example):

آنها به طور توزیع شده در مکان‌های مختلف کار کردند تا کارایی را افزایش دهند.

مثال:

They worked distributedly across different locations to improve efficiency.

معنی فارسی کلمه distributedly

: معنی distributedly به فارسی

به طور توزیع شده، به معنای تخصیص و فعالیت در چندین نقطه یا واحد به صورت همزمان.