معنی فارسی disturbers
B1مزاحمها، افرادی که آرامش یا نظم را بر هم میزنند.
People or things that disturb or disrupt peace or order.
- NOUN
example
معنی(example):
موسیقی بلند یک گروه مزاحم در پارک بود.
مثال:
The loud music was a group of disturbers at the park.
معنی(example):
مزاحمان در طول رویداد هرج و مرج به وجود آوردند.
مثال:
The disturbers were causing chaos during the event.
معنی فارسی کلمه disturbers
:
مزاحمها، افرادی که آرامش یا نظم را بر هم میزنند.