معنی فارسی disturn

B1

مختل کردن، ایجاد مشکل برای ادامه دادن به یک فعالیت.

To interfere with or interrupt someone or something.

example
معنی(example):

سر و صدا می‌تواند تمرکز شما را مختل کند.

مثال:

The noise can disturn your concentration.

معنی(example):

لطفاً در حین شام مهمانان را مختل نکنید.

مثال:

Please don't disturn the guests during dinner.

معنی فارسی کلمه disturn

: معنی disturn به فارسی

مختل کردن، ایجاد مشکل برای ادامه دادن به یک فعالیت.