معنی فارسی diuretical

B1

دیورتیک: دارویی که باعث افزایش تولید ادرار می‌شود و معمولاً برای کاهش احتباس مایعات استفاده می‌شود.

Relating to or causing increased production of urine.

example
معنی(example):

پزشک داروی دیورتیک را برای کمک به احتباس مایعات تجویز کرد.

مثال:

The doctor prescribed a diuretical medication to help with fluid retention.

معنی(example):

مواد دیورتیک تولید ادرار در بدن را افزایش می‌دهند.

مثال:

Diuretical substances increase urine production in the body.

معنی فارسی کلمه diuretical

: معنی diuretical به فارسی

دیورتیک: دارویی که باعث افزایش تولید ادرار می‌شود و معمولاً برای کاهش احتباس مایعات استفاده می‌شود.